نگاهی به نقش کودکان و جایگاه آنان در بازاریابی هتل ها
- نظر (0)
- بازدید (173)
توسعه گردشگری و فرهنگسازی در این زمینه طی دهههای اخیر نه تنها منجر به این شده است که کودکان به عنوان عاملی تعیینکننده در انتخاب مقاصد گردشگری خانوادهها به ایفای نقش بپردازند.
در این میان هتلها از جایگاه ویژهای برخوردارند و بدون هیچ واسطه ای با تمامی اعضای یک خانواده در کنار یکدیگر ارتباط پیدا می کند که در صورت اهتمام در ارائه کمی و کیفی خدمات مورد نیاز کودکان میتوانند در بازار رقابتی موجود گوی سبقت را از دست صاحبان دیگر تاسیسات و موسسات خدماترسان گردشگری بِرُبایند.
در دنیای امروز، که هتلها روز به روز در حال توسعه و همگون شدن با نیازهای گردشگران هستند و از راهکارهای تبلیغاتی گوناگون برای جذب هرچه بهتر و بیشتر مشتری بهره میبرند، اعمال نگاه تخصصی در حوزه خدماترسانی با در نظر گرفتن ردههای سنی مخاطبان به ویژه کودکان که آستانه تحمل آنان در رویارویی با نیازهای والدینشان در طول سفر بسیار پایین است، میتواند به عنوان راهکاری حرفهای در بازاریابی برای جذب میهمانان به شمار رود.
از آنجا که کودکان به دلیل برخورداری از حس تنوع طلبی و عدم درک مناسب نسبت به هزینههای مالی، بیشترین هزینهکرد را در طول یک سفر به خود اختصاص میدهند، بنابراین بسیاری از هتلها از این فرصت استفاده کرده و سعی میکنند با فراهم آوردن سرویسهای تفریحی و آموزشی خاص کودکان، علاوه بر فراهم ساختن امکان اقامتی مطلوب برای آنان، به درآمدزایی هرچه بیشتر خود نیز کمک کنند. خدمات ارائه شده برای کودکان در این گروه از هتلها اتاقهایی مجهز به وسایل کودکانه همچون تختخواب و لباس مخصوص کودک و حتی وسایل و لوازم مصرفی مورد نیاز در اندازه های متناسب با سن کودکان، اتاقهای بازی جداگانه، کتاب قصه و کتابهای آموزشی، اتاق فیلمهای کارتونی، منوی غذای کودک با تزیین غذا به شکل متفاوت و استفاده از ظروف رنگی غذا و پذیرایی، سرویسهای پزشکی و سلامتی کودکان و خدمات تفریحی ویژه دیگر را شامل میشود تا ضمن سرگرم کردن آنها، امکان استراحت بیشتر والدین را در مدت اقامت ایشان در هتل نیز فراهم آورند.
بهرغم رویکردی که صنعت هتلداری دنیا در حوزه خدماترسانی به کودکان در پیش گرفته است، اما در ایران، کودکان هنوز نتوانستهاند جایگاه خود را در این صنعت پیدا کنند و در چنین شرایطی نیازها و خواستههای آنان در حوزه اقامت، در سایه نیازها و خواستههای والدینشان رنگ میبازد و ناخواسته و به ناچار تسلیم خدماتی میشوند که دستاندرکاران هتل برای افراد بزرگسال تعریف کردهاند. نگاه بزرگسالانه حاکم خیلی سریع کودک را دچار دلزدگی نسبت به تمامی خدماتی میکند که برای بزرگترها تعریف شده است.
نگاهی گذرا به عملکرد هتلهای کشور در حوزه خدماترسانی نشان میدهد که در قریب به اتفاق این هتلها، تسهیلات و خدمات ویژهای برای کودکان در نظر گرفته نشده است. عملکرد معدود هتلهایی نیز که سعی کردهاند گامی در این راستا بردارند، آنقدر پررنگ نبوده است که در ارزیابی عملکرد یک هتل به عنوان شاخص مورد توجه قرار گیرد.
راه برونرفت از این معضل تدوین استانداردها و قوانین و اصول زیربنایی در رابطه با تعریف جایگاه کودکان در صنعت هتلداری کشور است تا سطح خدماترسانی به آنان بر اساس نیاز کودکانهشان مشخص و مالکان و مدیران هتلها را به خدماترسانی برای آنان به اقتضای سنشان ملزم کند؛ اگرچه پیش از هر چیز باید باور داشته باشیم که دنیای کودکان نیاز به نگاهی تخصصی دارد تا از این طریق بتوان رسم میهماننوازی اصولی در هتلها را برای تعداد قابلتوجهی از میهمانان این واحدهای اقامتی به جای آورد.